میانبر هنر
تحقیق پروژه مقاله پایان نامه
درباره وبلاگ


سلام، دوستان عزیز شما با میانبر به هزاران تحقیق به صورت رایگان دسترسی خواهیدداشت.
آخرین مطالب
نويسندگان

فهرست مطالب

فصل اول: طرح تحقیق
بیان مسئله
اهداف و ضرورت اجرای تحقیق
سوالات تحقیق
فرضیات تحقیق
فصل دوم: مقدمه ای بر موسیقی کردی
تاریخچه موسیقی کردی
قدمت موسیقی کردی
تقسیم بندی موسیقی در کردستان
•             موسیقی مقامی
•             موسیقی آوازی
•             موسیقی مذهبی
•             موسیقی حماسی
•             موسیقی سوارکاران
•             بیت خوانی
شناخت انواع موسیقی کردی
•             بیت
•             سیا چمانه
•             هوره
•             لاووک
•             گورانی
•             چمری
رقصهای محلی کردستان
•             گه ریان
•             پشت پا
•             هه لگرتن
•             فتاح پاشایی
•             لب لان
•             چه پی
•             زنگی یا زندی
•             شه لایی
•             سه جار
•             خان امیری
فصل سوم: ساز شناسی
بخش اول : سازهای زهی
مختصری از فیزیک آلات زهی
تقسیم بندی انواع تنبور
تنبورهای کردستان
مشخصات ظاهری تنبور
شیوه نوازندگی تنبور
مشخصات صوتی تنبور
تاریخچه تنبور
کمانچه
تقسیم بندی انواع کمانچه
مشخصات ظاهری کمانچه
جنس کمانچه
اندازه کمانچه
شیوه نوازندگی کمانچه
مشخصات صوتی کمانچه
تاریخچه کمانچه
کاربرد کمانچه
عود
مشخصات ظاهری عود
تقسیم بندی انواع عود
جنس عود
مشخصات صوتی عود
تاریخچه عود
بخش دوم: سازهای کوبه ای
فیزیک آلات ضربی
دف
جنس و اجزاء دف
اندازه دف
شیوه نوازندگی دف
دایره
مشخصات ظاهری و جنس دایره
اندازه دایره
شیوه نوازندگی دایره
تفاوت دف و دایره
دهل
مشخصات ظاهری و جنس دهل
اندازه دهل
شیوه نوازندگی دهل
حوزه جغرافیایی استفاده از دهل و سرنا
دو ته پله
مشخصات ظاهری و جنس دو ته پله
طبل، تاس ، جام، یک ته پله
شیوه نواختن پره تاس
چه‌پله ، چه‌پ ، چه‌پك ( دست زدن)
چقانه
انبر(مقاش)
بخش سوم: سازهای بادی
سرنا
ریشه یابی نام آن
مشخصات ظاهری سرنا
شیوه نوازندگی سرنا
حدود صوتی سرنا
تاریخچه سرنا
کاربرد سرنا
محدوده ی جغرافیایی سرنا
شمشال
مشخصات ظاهری شمشال
تاریخچه شمشال
حوزه جغرافیایی شمشال
بلویر
مشخصات ظاهری بلویر
کاربرد بلویر در مراسم
دوزه له
مشخصات ظاهری دوزه له
شیوه نوازندگی دوزه له
مشخصات صوتی دوزه له
تاریخچه دوزه له
کاربرد دوزه له
حوزه ی جغرافیایی کاربرد دوزه له
نه رمه نای (بالبان)
مشخصات ظاهری نه رمه نای
شیوه نوازندگی نه رمه نای
مشخصات صوتی نه رمه نای
کاربرد نه رمه نای
شیپور
نتیجه گیری
منابع و مآخذ
 
بیان مسئله:
موسيقي کردي به موسيقي و ترانه هاي مردم کرد زبان گفته مي شود.
يک پژوهشگر موسيقي کردي بر اين باور است که انگيزش پيدايش موسيقي کردي در راستاي حفظ زبان ادبيات، فرهنگ، سرگذشت ها و در مجموع تمدن و پيشينه کردها بوده است. موسيقي هامويد (فولکور) کردي از دو بخش افسانه ها، حکايت ها و داستان ها تشکيل شده است.
پيدايش موسيقي کردي مثل اکثر قوم ها و ملت هاي ديگر از افسانه هاي کردي شروع شد که در اين قسمت، افسانه ها در قالب ترانه هاي کردي گفته مي شوند و اين ترانه ها در فرهنگ کردي به ترانه هاي ديواني تقسيم مي شوند و بيشتر محتواي آنها همان افسانه هاي کردي است، که شکل حماسي دارند.
اولين طليعه هاي هنر کردي از بار ادبي و هنر موسيقي حماسه هاي کردي بودند که مشهورترين کسي که به اين نوع موسيقي پرداخته"کاويس آغا" بود که ترانه هاي وي همان حماسه هايي هستند که از گذشتگان بر جاي مانده است.
نوع ديگري از موسيقي فولکور کردي مربوط به حکايت ها و داستان هايي مي شود که ترانه هاي داستاني نيز به دو بخش قهرماني و دلدادگي قابل تقسيم هستند.
در ترانه هاي قهرماني به دلاوري ها و مبارزه طلبي هاي يک قهرمان پرداخته مي شود و در ترانه هاي دلدادگي جنبه هاي رمانتيک و عاشقانه بين دو شخص بيان مي شود که از اين ميان، ترانه "زنبيل فروش" که جنبه عرفاني دارد و ترانه هاي " آس و حسن" و " خج و سيامند" که سرگذشت دو دلداده را بيان مي کند، از معروف ترين آثار در اين بخش هستند. در بخش ديگر موسيقي کردي، کردهاي "سوراني" براي خود نوع ويژه اي موسيقي دارند که به آنها "گوراني" مي گويند که اين نوع ترانه ها در ميان کردهاي اطراف شهرستان اروميه و کردهاي ترکيه (شمال) "لاوژه" گفته مي شود و اين نوع گوراني ها ريتمي به نام "قه تار" دارند که پژوهشگران بر اين باور هستند که ريشه اين واژه از واژه زرتشتي "گاتا" گرفته شده که در اوايل، مربوط به يک سري نيايش ها و مراسم مذهبي بوده است. دومين نوع اين موسيقي "هوره" نام دارد که در ابتدا ترانه هاي ويژه اي در حمد و نيايش "اهورامزدا" بود و اين واژه نيز ريشه زرتشتي دارد که براي نياش هاي مذهبي آن زمان کردها که زرتشتي بودند، سروده شده   است. در مراسم ترحيم هنگامي که فردي براي مردم آن منطقه داراي اهميت فوق العاده اي بود و فوت مي کرد، کردها از يک نوع موسيقي که به مرثيه سرايي و مرثيه خواني شباهت دارد به صورت ترانه و با تعريف ويژگي هاي آن شخص براي او زاري مي کنند. در آئين هاي زاد روز حضرت محمد(ص) ، کردها يک نوع ويژه از موسيقي را اجرا مي کنند که به آن "مولودي" مي گويند. البته مولودي خواني در بيشتر جوامع مسلمان رواج دارد. اولين مولودنامه در وصف و ستايش حضرت محمد(ص) را "ملابانديي" صوفي و عارف مشهور نوشت که بعدها مرسوم شد در زمان عيد مولود از سروده هاي وي در مولودي خواني استفاده کنند. اصيل ترين سازهاي استفاده شده در موسيقي کردي "سرنا" و "دهل" هستند و پس از آن سازهايي که وارد اين نوع موسيقي شده اند مانند "دف" و "تنبور" داراي اهميت ويژه اي شده اند. موسيقي کردي تا حدودي نمادي از شادي ها و غم و اندوه بعد از پايان هر جنگ است.
با این همه ضرورت یک تحقیق عملی درباب موسیقی کردی ضروری به نظر می رسد که در این پایان نامه سعی شده با تکیه بر سازشناسی موسیقی کُردی به شرح و پیشینه این سازها و انواع موسیقی کردستان پرداخت.
 
 

 

مقدمه

سرزمین هند از جمله کشورهایی است که تمدن با سابقه ای داشته و وجود ادیان بودائی و هند و ... باعث شده بود انواع معابد و پرستشگاهها ساخته شده و به دلیل قرار گرفتن این کشور در مسیر جاده ابریشم، از روزگاران قدیم مورد توجه تجار و بازرگانان باشد. در این میان ایرانیان سهم زیادی در ارتباط با هندیان به خود اختصاص داده بودند به گونه ای که مطالعه ریشه های زبانی و فرهنگی هندیان، جای پای ایرانیان را به وضوح نشان می دهد. این نکته در دوره اسلامی نمود بیشتری پیدا می کند. نفوذ زبان فارسی در زمان با بریان در هند به اوج می رسد و در این دوره، زبان فارسی، زبان اصلی دربار محسوب شده و شاعران و ادیبان پارسی گوی به تعداد زیادی افزایش می یابد. زبان اردو که لبریز از واژه ها و لغات فارسی است، در نتیجه اختلاط زبانهای فارسی و هندی بوجود آمده است.
زبان و خط فارسی در هند چنان ریشه دوانده بود که شاعری چون اقبال لاهوری هم به فارسی و هم به هندی شعر می سروده است. نیز در نتیجه این روابط سبکی به نام هندی در تقسیم بندی شعر و ادب ایران بوجود آمد و اکثریت سرایندگان اشعار هندی (سبک هندی)، در هند اقامت داشته و تحت تأثیر آنها قرار گرفته اند. اولین حکومت اسلامی در هند توسط غزنویان ایجاد شد. سلطان محمود غزنوی در قرن پنجم به هند هجوم آورد و معبد بزرگ سومنات در گجرات در نزدیک بمبئی را ویران نمود. وی به علم و هنر علاقه داشت، به همین خاطر با ورودش به هند، نویسندگان و بزرگانی چون ابوریحان را با خود همراه کرد. ابوریحان تحقیقات و بررسی هایی که درباره فرهنگ، زبان، ادبیات، اعتقادات و آداب و رسوم هندیان انجام داده بود را در کتاب خود با نام تحقیق ماللهند جمع آوری کرد و فرخی سیستانی که در آثار خود از خاطرات سفر با سلطان محمود غزنوی و فتح سومنات سخن می گوید، از جمله کسانی است که همراه سلطان غزنوی مدتی در هند اقامت داشته است.
بیشتر آثار مورد مطالعه غزنویان در افغانستان است و اطلاعات موجود بیشتر از طریق کتب و نگارشاتی است که توسط جهانگردان، شاعران، نویسندگان و محققان آن عهد مرقوم شده است.
به طور کلی دوره ا سلامی هند را می توان به دو بخش تقسیم کرد: یکی قبل از مغولها و دیگری مغولها.
در دوره اول تأثیرپذیری در معماری و هنر، بیشتر تحت تأثیر هندیان بوده اما دوره بعد یعنی زمان مغولان بابری، تأثیرات ایرانی هویداست.
 
غوریان
دومین سلسله اسلامی در هند، توسط ترکمنهای غوری ایجاد شد. قطب الدین ایبک، سردار ترک به هند حمله و رشد و با شکستن حصار بزرگ لعل کوت، اقتدار خود را بر هند تثبیت کرد. سلطان قطب الدین به هنر و فرهنگ علاقمند بود و بناهای زیادی از خود به یادگار گذاشت. در دربار وی، شاعران و هنرمندان زیادی گرد آمده بودند. امیر خسرو دهلوی از شاعران معروف این عهد است که به طوطی هند معروف بود. در قلب افغانستان منطقه ای به نام غود وجود داشت که از همین نقطه، غوریان بر مناطق وسیعی از دریای خزر تا شمال هند دست یافتند. در دوره غوریان، ثبات اسلامی در هند بیشتر می شود. اگرچه در دوره های مختلف حکومتهای اسلامی در هند، راجپوتها (حکومت هندی) در بخشی از مناطق هند حکومت می کردند.
مسجد قوه الاسلام: که قطب الدین نیز نامیده می شود از شاهکارهای هنری غوریان ترکمن است. بیشتر شهرت این بنا به مناره بلند 5/72 متری آن است که در قسمت فوقانی بارکتری شده و در فواصل معینی، ایوانهای راهرو مانند باریکی به صورت حلقه های افقی در آن مناره مذکور پنج طبقه تعبیه شده و هر طبقه رو به بالا دارای قطر کمتری است و با شیارهای عمودی تزئین شده است و نیز با کتیبه های تزئینی و خطوط کوفی و نسخ زینت یافته است. خطوط بکار رفته در مناره و شمایل کلی آن، برجهای ایرانی گنبدکاووس، برج مقبره ای مراغه، رادکان یزد و طغرل در شهر ری را به یاد می آورد. مسجد قوه الاسلام دارای گنبد بوده و به جای حجاری و نقاشی خدایان که ویژگی هند باستان را در معماری تشکیل می داده، کتیبه و علائم دینی اسلام نمود پیدا می کند.
اتفاق سنگ سرخ و مرمر از ویژگی های معماری هند است که در بیشتر بناها رعایت شده است. نیز ساخت مقصوره به صورت مشبک و با شیشه های قرمز و سنگ و مرمر رواج داشته است.


نگاهی به تاریخ و فرهنگ و ادب در دوره بابریان (گورکانیان)

ظهیرالدین بابری از نوادگان امیر تیمور گورکانی با پشتیبانی شاه اسماعیل صفوی هند را به تصرف درآورد. وی با قدرتی هر چه تمامتر، سلسله بابریان یا گورکانیان هند را تأسیس نمود و پس از او نوادگان وی به ترتیب: همایون، اکبر، جهانگیر، شاه جهان و اورنگ زیب، علم حکومت هند را در دست گرفتند. ظهیرالدین دست پرورده ایران بود و پسر او همایون نیز بر اثر جنگی که توسط شیر شاه انجام گرفت، برای مدت پانزده سال به ایران صفوی پناهنده گردید و پس از آن با همکاری شاه طهماسب صفوی، سکان حکومت هند را مجدداً در دست گرفت. حضور پانزده ساله مایون در دربار صفوی موجب آشنایی با شاعران، نویسندگان، محققان، دانشمندان، معماران، نقاشان و خوشنویسان گردید و پس از ورود به هند، خیل زیادی از قافله علم و ادب و هنر را با خود همراه کرد و تمدنی در هند بوجود آورد که سلسله بابریان را از نظر فرهنگی و هنری شهره آفاق نمود. دوره بابریان در هند، بزرگترین دوره اسلامی در این سرزمین محسوب می شود.
چون در عهد همایون و بعد از آن، صفویان به شعر و هنر کمتر توجه نشان می دادند، هنرمندان ا یرانی و شاعران با توجه به آغوش باز همایون برای پذیرش آنها، وقت را غنیمت شمرده، بهند روی آوردند. در نتیجه شعر و هنر ایرانی در هند بسیار شکوفا شد. کلیم کاشانی، صائب تبریزی، عرفی شیرازی و ... از جمله آنها هستند. زمان پسر اکبر شاه یعنی جهانگیر به همین منوال ادامه پیدا کرد. فرهنگ جهانگیری که از کاملترین فرهنگهای فارسی بود، توسط میر جمال الدین حسین بن فخرالدین حسن انجوی شیرازی در زمان جهانگیر شاه نوشته شد. در دوره های بعد و سلطنت پادشاهانی چون شاه جهان، هنر و تمدن اسلامی به اوج رسیده و بناها و آثاری از آنها به جای مانده است. در میان پادشاهان بابری و بخصوص قرن دهم، زمان اکبرشاه، مهمترین و طلائی ترین دوره فرهنگی اسلامی هند محسوب می شود. او قصد داشت در این دوره ادیان هندو و اسلامی را به هم نزدیک کرده و وحدتی میان جامعه پدید آورد. لذا در این دوره مترجمانی زبردست سر برآوردند و کتب و متون هندی مثل مهابهاراتا، رامایانا، بهگودگیتا، آنهارا ودا (آساراودا) و بانجاتانتر (کلیله و دمنه) را به فارسی ترجمه کردند. این روحیه پژوهشی در زمان نوه جهانگیرشاه و پسر شاه جهان یعنی دارا شکوه به اوج رسید.
 او اعتقاد زیادی به نزدیکی عرفان هند و عرفان اسلامی داشت و کتاب سر اکبر که در حقیقت ترجمه پنجاه اوپانیشاد است، در زمان دارا شکوه و در قرن یازده هجری انجام شد. دارا شکوه خود خوشنویس بود و زبان فارسی، عربی و هندی را خوب می دانست.
 
شهرسازی و معماری بابریان با معرفی چند بنای ارزشمند از آنها
سه شهر مهم یعنی فتح پورسکری، اگزه و دهلی، مراکزی برای هنرمندان هند شد و انواع بناها به صورت هر چه تمامتر در این دوره ساخته شد. در فتح پورسکری می توان از مسجد جامع بزرگ آن و قصرهای امپراطور و قصرهای بارعام یاد ک رد. شهر فتح پورسکری توسط اکبر شاه رد 37 کیلومتری شهر آگره ساخته شد و در قرن دهم هجری پایتخت بابریان شد. بناهای مهم اگره، مقبره اعتمادالدوله و آرمگاه تاج محل است و در شهر دهلی، آثاری چون قصرهای امپراطوران مغول، مسجد بزرگ و مقبره صفدر جنگ قرار دارد.
آرامگاه تاج محل، آرامگاه شیر شاه، مقبره اعتمادالدوله، مقبره جهانگیر، مقبره اکبرشاه، مقبره همایون، مقبره اورنگ زیب، مسجد بگم، مقبره شرف النساء، تالار دیوان خاص، قلعه قرمز، قصر هوا محل، مسجد وزیر، مسجد جامع دهلی، مسجد لاهور، مسجد مروارید، مسجد جامع جانپور، مسجد اکبرآباد و ... از یادگارهایی است که خاطره هنر و تمدن اسلامی گورکانیان هند را به یاد می آورد.
در معماری این دوره هند، عناصری چون قوس شکسته و گنبدسازی از ایران تقلید شد اما در عین حال ابداعات و اجزائی را نیز خود در معماری بوجود آوردند، مانند ساختن ردیفهایی از گنبدهای کوچک بر سر درهای بزرگ بناها و کاربرد سنگ مرمر به صورت مشبک و کنده کاری شده درون بناها.
 
1- مقبره همایون: بنا به روایت تاریخ، مرگ همایون غمناک بوده است. وی وقت رفتن به کتابخانه از پله ها سقوط کرده و جان می دهد. بعد از مرگ وی، مقبره ای برایش در کنار دهلی می سازند. نمای بنا را سنگهای قرمز با خاتمکاری مرمر سفید در برگرفته است. مقبره به سبک معماری هند، روی صفحه و در دو طبقه بصورت هشت ضلعی ساخته شده است. گنبد آن دو پوششه است که ایرانی بوده و از این زمان وارد هند می شود. این بنا قبل از تاج محل، اولین گنبد دو پوششه است.
2- مقبره شیر شاه: در منطقه صصرام (Sasram) در وسط یک دریاچه قرار گرفته که با پلهای رابط ارتباط با آ ن میسر می شود. بنای هشت ضلعی مذکور دارای گنبد بوده و در پنج طبقه ساخته شده است. به رسم هندیها در این مقبره، تابوت در طبقه سوم قرار دارد. انواع تزئینات کاشی کاری بخصوص فیروزه ای به سبک ایرانی در این بنا بکار رفته است.
3- مقبره اکبر شاه: در نزدیکی شهر اگره، به شکل مستطیل و بصورت پنج طبقه ساخته شده و با سنگهای قرمز، هرم وار بالا رفته است. این بنا مربوط به قرن دهم هجری و دارای 30 متر ارتفاع است و سنگ قبر وی روی پشت بام بنا قرار دارد.
4- مقبره تاج محل: ممتاز محل یا تاج محل دختر آصف خان یمین الدوله است. بنا روی صفحه ای قرار گرفته و بصورت هشت ضلعی است که گبندی بزرگ روی آن زده شده است. ارتفاع رأس گنبد تا زمین حدود 80 متر است. شکل گنبد پیازی شکل و به سبک ایرانی است که گنبد سلطانیه را به یاد می آورد. در چهار سوی گنبد مناره هایی تعبیه شده و گنبدهای کوچکی اطراف گنبد اصلی را فرا گرفته اند. در جلوی بنا حیاطی بزرگ قرار دارد و استخری زیبا و وسیع در حیاط ایجاد شده است و درختان سرو در اطراف استخر، طراوت و زیبایی بنا را تکمیل نموده است. در کاخهای صفویان ساخت چنین حیاطها و استخرهایی مشهود است مانند کاخ چهل ستون. ممتاز محل و همسرش شاه جهان در کنار هم در اتاقی هشت گوشه در مرکز بنا آرمیده اند. نور ملایمی که از پنجره های مشبک به درون مقبره وارد می شود، اتاق را روشن می کند. پنجره های مشبک مرمرین با اسلیمی های متنوع و نقوش گل و گیاه آراسته شده است. آثار هنرمندان ایرانی چون امانت خان شیرازی در این بنا مشهود است. سنگ مرمر در این بنا استفاده اساسی و اصلی دارد به گونه ای که معماری زمان شاه جهان به معماری مرمر معروف است. بنای مذکور که در کنار رودخانه ساخته شده، بزرگترین گنبد هند را در خود جای داده است.
 
چند ویژگی کلی از معماری اسلامی هند
1- بناهای آلامی هند مانند مساجد و مقابر روی صفحه ها ساخته می شوند که سنتی قدیمی در هند است.
2- گنبدها در معماری اسلامی هند معمولاً کوتاه است (بر خلاف گنبدهای مرتفع ایرانی) و مناره های بلندی دارند.
3- در معماری اسلامی هند از کتیبه ها و خطوط مختلف بخصوص نسخ برای نقوش برجسته و حجاری استفاده می شود. در معماری قدیم هند نقوش برجسته و حجاری بیشتر در خدمت آموزش و روایت های مذهبی بوده است.
4- بیشتر مصالح بناهای هند اسلامی را سنگهای قرمز و سفید تشکیل می دهد.
5- آرامگاههای هندی بیشتر در میان باغ قرار دارد.
6- اتاقی مخصوص برای مقبره، یگ گنبد بزرگ و چندین گنبد کوچک در اطراف آن تعبیه شده است.
7- مقابر اسلایم هند معمولا در چند طبقه ساخته شده تا علاوه بر آرامگاه بودن از دیگر جهات نیز مورد استفاده باشد.
8- از کاشیکاری ایرانی فقط برای تزئین داخل بنا استفاده شده است.
9- از موزائیکهای رنگی برای تزئین سطح دیوار بهره گرفته شده است.
10- دوره بابریان (گورکانیان) مهمترین دوره از نظر تمدن، هنر و معماری در هند اسلامی است.
 
نقاشی اسلامی در دوره بابریان
همایون نقاشان و هنرمندان زیادی از جمله عبدالصمد شیرازی و میر سیدعلی تبریزی را از ایران به هند آورد و همین هنرمندان که خدمات ارزنده ای به نقاشی و کتاب سازی آن عهد کردند، سبک مغولی هند را بوجود آوردند. آنها داستان مشهور امیر حمزه را مصور کردند. این کتاب حاوی 1400 نقاشی روی پارچه بود که در دوازده جلد تهیه شد. سبک نقاشی مغولی هند ترکیبی از عناصر و نقوش ایرانی، هندی و اروپایی است. همایون به سبب خدمات ارزنده ای که این دو هنرمند داشتند، به خواجه عبدالصمد شیرازی لقب شیرین قلبم و به میر سید علی تبریزی لقب نادرالملک داد. در نقاشی های هندی بر خلاف ایران، پیکره ها فربه، جزئیات صحنه بیشتر و واقعی تر نقش می شود.
کتاب خمسه نظامی مصور شده عبدالصمد شیرازی که در موزه بریتانیا نگهداری می شود از بارزترین نمونه های شکوفایی نقاشی در عصر اکبرشاه است. از دیگر کتابهای منقوش این عهد می توان اکبرنامه را نام برد که در حقیقت شرح حوادث زمان اکبرشاه است.
شیوه غربی یعنی بعد نمایی، پرداختن به جزئیات، تحرک، سایه پردازی و حجم نمائی در نقوش هندی رخنه کرده و بابریان به تقلید از ایرانی ها، تصاویر را در شعر آورده و چندین بیت شعر به آن می افزودند. بعد از اکبرشاه و در زمان جهانگیر شاه چهره ها و پرتره، گلهای مختلف و نقوش حیوانی رواج یافت و بدور چهره شاه و بزرگان به تقلید از اروپائی ها، هاله ای به دور سر کشیده شده و موضوعاتی درباری نظیر شنیدن موسیقی یا مباحثه با فرزانگان توسط پادشاه مغولی نشان داده شد و در قرن بعد بیشتر تحت تأثیر غرب به خلق اثر پرداخته شد. از دیگر هنرهای زمان بابریان پاپیه ماشه یا نقاشی لاکی است که در مناطق مختلف هند اسلامی معمول گردید. از نقاشان زمان جهانگیر شاه می توان ابوالحسن نادرالزمان صورتساز و استاد منصور نقاش که نقوش حیوانی را به زیبایی ترسیم می کرد، محمد مراد سمرقندی و شفیع عباسی را نام برد. در زمان بابریان هند، هندیهایی که تحت حکومت راجپوتها قرار داشتند، به صورت بومی و سنتی هنر نقاشی گذشته خود را ادامه دادند که در حقیقت بهره گیری از نقوشی چون نقاشی های غار آجانتاست و مفاهیمی شاعرانه و ادیبانه با نشأت گرفتن از اعتقادات و مقدسین خود مورد توجه قرار گرفت.
 
نساجی و قالیبافی بابریان

در هند اسلامی زمان بابریان، علاوه بر معماری و شهرسازی و نقاشی، سایر هنرها نیز مورد توجه قرار گرفت. در باب نساجی و بافت پارچه شال کشمیری از معروفیت جهانی برخوردار است. در زمینه قالی باقی از شهرهای مختلف ایران چون جوشقاق، کرمان و سبزوار، بافندگان ماهری به هند رفته و در مهمترین شهرهای هند مثل آگرا، فاتح (فتح) پورسکری و لاهور برای بافت فرش مستقر شدند. یکی از این نمونه ها فرشی بافته شده از قرن دهم هجری است با طرح شکارگاه که از طرحهای رایج این دوره است و در موزه متروبولنین نیویورک نگهداری می شود. از دیگر هنرهایی که در دوره اسلامی هند بخصوص بابریان رایج بود، خاتم سازی است که از قرن یازدهم هجری معمول شد. می توان درهای کاخ قدیمی در شهر نور بار در نزدیکی جی پور را نام برد و نیز فن طلاسازی که در هند پیشینه ای طولانی دارد و اشیایی چون گردنبند، انگشتر، گوشواره و ... با آن ساخته شده است.

اهميت بررسي عناصر بصري در گرافيك و ذكر تعداد آنها

دنيايي كه ما آنرا نظاره مي كنيم، از سه عنصر مهم بصري تشكيل شده است . اين سه عنصر عبارتند از : شكل ( فرم ، طرح ) ، رنگ و نوشته ؛ كه هر سه از خواص موجودات هستند و با خصوصيات مادي و نمود ظاهري اشياء دارند و همواره به هم وابسته ا ند . امروز ، هم در علم و هم در هنر ، تمايل شديدي به تحقيق و كاوش درماهيت اشياء و عناصر وجود دارد و صورت تحقيق و پژوهش در بطن پديده ها و قطام موجود در طبيعت مشاهده مي شود . بوسيله تحقيقات و جستجوهاي دانشمندان و هنر مندان ، تمامي پديده هاي اساسي خلقت چون نور ، رنگ ، فضا ، ماده ، حركت و زمان مورد شناسايي قرار مي گيرن و بصورت جريانات خلاقيت انسان درمي آيند .
انسان خلاق يا هنرمند دائماً مي كوشد تا سيماهاي بديع و چهره اي فرار جهان و طبيعت بي پايان را كه دقت و توجه و علاقه او را بيدار كرده ، جاودان سازد و به وسيله خطوط و الوان يا اشكال و عناصر تصويري بر روي صفحه طراحي و نقاشي و يا حجاري ايجاد كند و براي تماشا و استفاده ديگران عرضه نمايد . در نتيجه كار و تلاش هنرمندان دقايق گذران و لحظات زمان از فناو زوال ابري مصون مي ماند ، بيهوده نيست كه برخي از متفكران « هنرمند را پرستش كننده هر چيز فاني » نام برده اند و او را ثبت كننده زمان و مكان مي نامند در ا ين رابطه « وستيلر » نقاش انگليسي الاصل گفته است : يكبار ديگر بمن نگاه كنيد ، ديگر براي هميشه نگاه خواهيد كرد . منظور او ثبت آن لحظه از زمان است . هنرمند جريانات شگفت انگيز عالم دروني خود را مانند عالم خارجي كه هر دو تغيير پذيرند و دائماً دستخوش تحول و دگرگوني در جهان هستي مي باشند ثبت مي كند تا ساير افراد نيز مانند خودش از آن استفاده و خط دائمي ببرند . به اين خاطر است كه هر هنرمندي مي كوشد تا لحظه هاي گذران عيني و ذهني خود را با امكانات و مهارتي كه دارد در محدوده كار خود حفظ كند و « آلفره دو ميني كه نيز توصيه مي كند كه : « دوست بداريد آنچه را كه هرگز دوباره نخواهيد ديد . « البته تنها ثبت حوادث و جريانات عيني و ذهني موجب به وجود آمدن اثر هنري نمي گردد . بايستي عوامل و عناصر ذهني مانند خطوط و رنگها و كيفيت و كميت آنها تحت كنترل و محاسبات خاص هنرمند جمع آمده ، توانائيهاي فني و مهارتهاي او نيز به حد كفايت رسيده باشد . داشتن اين شرايط ممكن نيست مگر آنكه را پيش به حد كفايت به آن رسيده ، تجربه نموده و رسوم و قواعد و سنتهاي حرفه خود را فرا گرفته باشد . « گوته » در اين رابطه گفته است كه : « هر حيات، هر عمل و هر هز احتياج به حرفه و ياد گرفتن كه خو نيز مستلزم تقليد است ، دارد .» گابريل آي نيز همان نظر را دارد و مي گويد : « هنرمند با ياد گرفتن آنچه كه پيش از او انجام داده اند ، آنچه را كه بعداً مي توان انجام داد ياد مي گيرد.»
اما ، داشتن اين موارد كافي نيست ، هنرمند بايد علاوه بر فرا گرفتن نكته هاي فني و قواعد و اصولي كه از استالان خود فرا مي گيرد ، همه ردي و همزباني هم كرده باشد ، تا بتواند اثري هنرمندانه و جاودانه بوجود آورده ، چنانكه حافظ تاكيد مي كند كه : تا   آشنا زين پرده رمزي نشنوي .
از ميان حواس ما ، حس بينايي اهميت خاصي در درك و فهم آدمي دارد . گر چه از طريق حسن شنوايي با ساير حواس نيز سهولت و بصورت طبيعي ارتباط بر قرار
مي شود و احساس و درك مسايل ممكن مي گردد ليكن عمل ديدن يا شنيدن براي همه يكنواخت نيست زيرا با پرورش وتعليم هر يك از حواس مي توان به توانايي بسيار بالاتري از احساس و ادرك فهم مسائل رسيد . شايد تاكنون انسان توانسته است با تعليم و پرورش برخي از حواس خود مانند شنوايي و بينايي تنها به بخشي از توانائيهاي پنهان در وجود خويشتن پي برد . در زماني با تمام قوا سعي مي كنيم تا با نگاه كردن به موضوع يا مثالي از طبيعت آنرا بهتر درك كنيم آنوقت علاوه بر نيروي ديدن معمولي توانائيهاي ديگري را در وجود خود احساس مي نمائيم . اما به علت عوامل مختلف كه ايجاد حواس پرتي مي كنند به سرعت به نگاه عادي بسنده مي كنيم . حس بينايي وسيله درك و فهم سطحي پديده هاي عيني و طبيعي است ، اما از طريق پرورش و تعليم آن مي توان توانائيهاي فوق العاده اي به دست آورد كه ساير حواس فاقد آن مي باشند از خصوصيات قوه بينايي سرعت عمل و بيواسطه بون آن در ا يجاد ارتباط است هر گاه قوه بينايي به كار افتد و متوجه جلوه هاي بعدي گردد ، شرايطي فراهم مي شود كه فوه شنوايي نيز با دقت بشر عمل خود را انجام مي دهد .
در تمام پديده هاي طبيعي و موجودات عالم زيباييهاي ظاهري و پنهاني وجود دارد كه هر كس به اندازه قدرت و توانايي خويشتن و ميزان حساسيت و استعداد خود آنها را مشاهده مي كند و از آنها بهره مند مي گردد اما انسان توانايي آنرا دارد تا با كسب اطلاعات خاص و ايجاد حساسيت هاي لازم با بهره مندي از استعدادهاي نهفته و پنهان در وجود خود قدرت و توانايي بشر را براي فهم و درك زيباييهاي طبيعي به دست آورد .
در گذشته بخاطر سنت هاي شفاهي و روش هاي آموزشي بسيار خصوصي و فردي در آموزش رشته هاي هنري از يك جهت و از جهتي ديگر محدوديت هاي بسيار زيادي كه از نظر مواد و مصالح كار موجود بود تنها افرادي محدود مي توانسته در عالم هنر موفقيت هاي به دست آورند اما امروزه با امكانات ، جديد علمي و تكنولوزي آموزشي و تعليم و تعلم در رشته هاي هنري براي همه كس اين امكان وجود دارد تا قواعد فني و تخصصي هنري را كم و بيش فراگيرد و در حد توان تسلط خود بطور نسبي دست به كار هنري بزند خصوصاً با وجود وسايل آموزش و كمك آموزشي مانند نوارهاي صوتي و تصويري و به طور كلي امكانات متنوع آموزش سمعي و بصري ، تسهيلات براي عموم مردم موجود است از طرفي به علت كثرت تحقيقات و تاليفات همه روزه كتابهاي تازه اي زبانهاي مختلف منتشر مي گردد و روشهاي ابتكاري و جديدي به مجموعه روشهاي كلاسيك و قديمي اضافه مي شود . آنچه كه مربوط به شكل مي باشد به زودي قابل تشخيص و اندازه گيري است و داراي قواعد و ضوابط ثابت و مشخص مي باشد . اما پديده نور و رنگ ، در عين حال مرتباً دستخوش تغيير و تحول است . اندازه گيري آن از نظر بصري به سهولت غير ممكن و گاه بعيد مي باشد . سومين عنصر بصري خط مي باشد كه از اهميت ويژه اي برخوردار است . زيرا خط زبان بسيار اجمالي واتزاعي براي بيان موضوع است كه تواناييهاي فراواني را شامل مي شود.
 
طرح در سطح دو بعدي ( نقش طرح در پوستر )
طرح ها ( شكل ها ) هر كدام نسبت به فضايي كه در آن قرار مي گيرند جلوه و نمود متفاوت مي كنند ودر اثر فعل و انفعالات و نيروهاي بصري ناشي از شكل و زمينه مفهومي جداگانه به دست مي دهند . هر شكل ثابت ، مثلاً يك دايرة در داخل مربع ، مربع مستطيل ، لوزي و حتي دايره اي ديگر جلوه هاي متغير به خود مي گيرد و خصوصيت تصويري آن متغير مي شود بدين ترتيب هر نقش و شكلي نسبت به شكل و فضايي كه پيرامونش مي باشد جلوه و معني خاص پيدار مي كند كه آن ناشي از مجموعه فعل و انفعالات و نيروهاي بصري است . در نتيجه هر واحد بصري موقعيت فضايي و جلوه و نمود خود را به واسطه روابط فعال و متقابل واحدهاي تصويري پيرامون خود سبك مي كند و نيروي تصويري كه از جهات مختلف ، راست چپ ، بالا و پائين ، جلو و عقب بر آن اثر مي گذارند موقعيت فضايي آنرا ايجاد مي كنند . ضمناً بايد اشاره كنيم علاوه بر موارد مذكور رنگ ، ارزش هاي تصويري خاص خود كه دائماً تحت تأثير دگرگوني دارد . چرا كه قرار گرفتن هر طرحي درنقاط مختلف كاغذ باعث به وجو آمدن تركيب بندي هاي متنوعي مي شود . بررسي موقعيت هاي فضايي عناصر تصويري در هر كادر با سطح دو بعدي مفاهيم فضايي و نيروهاي تصويري را مشخص مي كند ، اما قبلاً بايد در نظر داشته باشيم كه هر گاه كادر يا سطح دو بعدي را مطرح يا در نظر مي گيريم ، محدودة عالمي را مشخص مي كنيم كه درون آن خلاء تصويري است و فاقد هر گونه انرژي بصري . فعل و انفعالات تصويري آن ، فعال مي گردد . با قرار گرفتن نقطه در كادر مربع ، بلافاصله با تمام فسمتهاي مربع ارتباط برقرار مي كند . به علت تنها بودن ، تمام انرژي و امكانات خود را به معرض نمايش مي گذارد . در اين حالت نقطه بايزدي شديد خود را مطرح مي كند . با اضافه شدن يك نقطه ديگر ، دو نقطه به خاطر روابط متقابل بين خود و ارتباط هر كدام با تمام كادر ، در حاليكه هر يك ديگري را نفي مي كند ، با انرژي حاوي به رقابت بر مي خيزند و هر گاه نقطه ها بهم نزديك شوند ، انرژي تصويري آنها با هم جمع مي شود ، ليكن نمي تواند يك حالت تاكيد نقطه واحد را به نمايش بگذارند . طرط استفاده يك طرح در يك سطح دو بعدي مانند پوستر كه اهداف گوناگون را در بر دارد بسيار مهم مي باشد .
قرار دادن طرح در جاي مناسب بر جذابيت كار مي افزايد و قطر بيننده را بيشتر جلب مي نمايد و اين مهمترين هدف در طراحي يك پوستر مي باشد . چون هدف ما از طراحي پوستر اطلاع رساني و جلب مي نمايد واين مهمتري هدف در طراحي يك پوتر مي باشد . چون هدف ما از طراحي پوستر اطلاع رساني و جلب نظر بنندگان است پس طراح بايد با توجه به اين هدف به طراحي اقدام نمايد .
 
تعريف طرح : ( قبل از طرح در سطح دو بعدي نوشته مي شود )
شكل مي تواند كوچكترين با بزرگترين جلوه ونمو بطري يك عنصر بصري باشد . عناصر بصري از جمله نقطه ، خط ، سطح ، مهم و بافت مربوطه به « شكل و فرم »
مي باشند و هر كدام از « كيفيات بصري » عامل شكل گيري يك « تركيب انتزاعي » يا بازنمايي « دنياي طبيعي » است كه بوسيله « عناصر اوليه بصري » به وجود مي آيد . هر يك از عناصر اوليه داراي معني ومفهومي است . چنانكه نقطه ، كوچكترين واحد بصري و تجسمي است كه بلافاصله بعد از آنكه واقعيت عيني پيدار مي كند مفهوم
« فضا » را اعلام مي كند يا عنصر « خط » كه در ابتداي ترين و ساده ترين حالت نمايشگر « حركت » تداوم آن در فضا ، مهمترين عامل « طراحي » مي باشد .
« سطح » نيز مفهومفضاي دو بعدي را دارد كه به « شكل هاي » مختلف مانند مربع ، مثلث ، دايره و مستقات آن واقعيت عيني مي دهد . بالاخره واقعيت عيني سه بعدي را « حجم » عهده دار است كه در همه جهات مختلف قابل طرح است . مبحث « بافت » نيز از عوامل مهم بيان تصويري است كه هم در رابطه با قوه بينايي عمل مي كند و هم با قوه لامسه قابل ادراك است و گاهي از هر دو قوه براي ارتباط بصري استفاده مي شود .
 
خط در سطح دو بعدي ( نقش خط در پوستر ) نوشته ( خط ) در يك سطح دو بعدي مانند پوستر نوعي بيان تصويري دارد كه كاربردهاي گوناگون را دارد . در واقع نوشته علاوه بر اينكه مطالب و پيام را به ببيننده منتقل مي كند به شكل تصوير هم ر مي آيد يعني ما بايد در انتخاب حروف و محل قرار گرفتن آنها از اصول قواعد بصري پيروي كنيم تا تعادل و زيبايي در طرح بر قرار شود .
از تجمع و تفرق اين اين لكه هاي سياه و سفيد به ترام هايي مي رسيم كه خاكستر هائي هستند با ريتم هاي گوناگون پس با قرار دادن نوشته ها در بهترين و
مناسب ترين موقعيت در كنار شكل هاي گوناگون مي توانيم به يك طرح قوي و چشم نواز دست يابيم .
 
خط عنصري گرافيكي
شناخت ارزش والاي خط در رابطة‌بسيار نزديك آن با گرافيك از چنان گستردگي و اهميتي بر خوردار است كه به جرأت مي توان گفت : « خط همان گرافيك است و گرافيك همان خط است » خط در سواد بصري كه همانا زبان هنر گرافيك است به عنوان نيروي پراهميت با قدرت زيستي فراوان مي باشد و بايد توجه داشت كه كاركرد و خط در تركيبات بصري ، به كلي با كاربرد آن در زبان متفاوت است . عوامل تجريدي كه خط مهمترين آنها مي باشد تعيين كننده ترين دسته براي گسترش مواد بصري هستند يك تركيب خطي ، مجموعة زيربنايي از عناصر اوليه بصري مي باشد . بدين جهت مي توان خط را يك پيام تاب و خالص و بصري دانست . حالا كه به اهميت اين عنصر تعيين كننده پي برديم بايد به اين مسئله نيز توجه داشته باشيم كه وجود انواع خط الفباء در نقاط مختلف جهان ايده و نحوة كاربردي متفاوتي را مي طلبيند . همين مسئله موجب تعيين هويت هر گرافيك هر منطفه مي گردد .
ارتباط خط با گرافيك در سرزمين ما به سبب پشتوانه بس عظيم از هنر خوشنويسي حاكي اين مطلب مي باشد كه بايستي استفاده از انواع خط فارسي در موارد گوناگون با الهام از همين پشتوانه ، جلوه هاي خو را بيشتر و بهتر به ظهور برساند .
 
ارزشهاي گرافيكي خط
الف ) ويژگيهاي « بيان تصويري » خط
خط فارسي و عربي در راستاي افق و از راست به چپ نوشته مي شوند اين پيوستگي اساس يك رديف بي پايان از اشكال گرافيكي را تشكيل مي دهدذ كه نه تنها در كلمه ، سطر ، و صفحه   ديوارها و ديگر زمينه ها نظير سفال ، پارچه ، فلز و غيره بكار
مي رود و در همه اين موارد دو نوع رابطه ذهني و عيني با بيننده برقرار مي كند . در حقيقت اين اشكال پيوسته گرافيكي عبارت از لكه هاي كوچك و بزرگ مي باشد كه طول يك محور افقي قرار گرفته و هر لكه داراي نقش اساسي و مرتبط با ساير لكه ها مي باشد .
تجمع و تفريق اين لكه هاي سياه و سفيد باعث پيدايش خاكستريهاي مختلف با
ريتم هاي گوناكون مي شود . در يك بافت خطي ، لكه هاي سفيد داخل حروف و بين كلمات ( بياض ) داراي همان ارزشي هستند كه لكه هاي سياه ، يعني نوشته ها ( سواد ) . بكار گيري درست و منطقي و موفقيت آميز خط در يك اثر گرافيكي مستلزم داشتن و شناختن ظرفيت ها اجراي گوناگون خط و ساير عوامل موجود در صفحه مي باشد .
از ديدگاه هر گرافيك انواع خط نوشته ها داراي ارزش واعتبار بصري يكسان هستند . به عبارت ديگر خطوط مختلف ، سازمانها و بافتهاي تصويري گوناگون را تشكيل
مي دهند كه داراي عناصر بعدي مشترك باشند.

 
پيوندها
  • کیت اگزوز
  • زنون قوی
  • چراغ لیزری دوچرخه

  • با سلام خدمت مدیریت محترم وبلاگ

    برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان میانبر عمران و آدرس mianbor.civil.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 5
بازدید ماه : 39
بازدید کل : 4271
تعداد مطالب : 21
تعداد نظرات : 4
تعداد آنلاین : 1